زن و شوهر پیری با هم زندگی می کردند.
پیر مرد همیشه از خروپف همسرش شکایت داشت و پیر زن هرگز زیر بار
نمی رفت و گله های شوهرش رو به حساب بهانه گیری های او می گذاشت.
این بگو مگوها همچنان ادامه داشت تا اینکه یک روز...
پیرمرد برای اینکه ثابت کند زنش در خواب خروپف می کند و آسایش او را مختل می کند ضبط صوتی را آماده کرد و شبی همه سر و صدای خرناس های گوشخراش همسرش را ضبط کرد.
پیر مرد صبح از خواب بیدار شد و شادمان از اینکه سند معتبری برای ثابت کردن خروپف های شبانه او دارد به سراغ همسر پیرش رفت و او را صدا زد، غافل از اینکه زن بیچاره به خواب ابدی فرو رفته بود!
از آن شب به بعد خروپف های ضبط شده پیرزن، لالایی آرام بخش شبهای تنهایی او بود
نظرات شما عزیزان:



عیدت مبارک.
به امید ظهور مهدی فاطمه. امسال انشاءالله حماسه آفرینی می کنیم.
سال بعد ان شاء الله آ[رین سال حیات استکباره.
بوی آقا میاد.واسه فرجش دعا کن.


گرد و خاک خفمون کرد....نمیخوای یه گرد گیری کنی از وبلاگت؟؟؟
عیده ها...
چن وقته رهاش کردی به امون خدا؟؟؟


mikone?
zan kole matame
gole matam kame
elahi khoneye hich mardi bi zan namoone
dar zemn hameye mardaham vafadar nistan
hich chizio ghatiiiii nago
mamnoooooooooooooon

nisti chan modate?????
kaje dari?
bache abi aleino bebarim chi mishe?
fekresho kon


جواب : سلام برادر کار ما همینه باید بدون عیب و نقص باشه دیگه - ممنون که بهم سر میزنی - با تشکر

برچسبها: